تولد دوباره

 از این به بعد همراه شما خواهم بود سعی  می کنم دلنوشته‌ها و مطالب جالب توجهی که در روند عادی زندگی شخصی و همچنین حرفه‌ای خودم بهش بر می خورم را در این بخش منتشر کنم. پس تعجب نکنید که در اینجا مطالب متنوعی از بحث های خودشناسی تا مباحث انرژی خورشیدی و یا حتی دلنوشته و شعر بهش بربخورین. این ذات اصلی یه خردادی هست که تنوع بخش اصلی زندگیشه. امیدوارم در این راه من رو همراهی کنین و بتونم مطالب جالب توجهی رو براتون بنویسم.

و اما اولین نوشتن و اولین بودن همیشه سخته، برای اولین ستون دوست داشتم از بحث تغییر و تولد دوباره براتون بنویسم:

دهه‌های زندگی هر انسانی یک پرش و تولد دوباره می‌تونه برای هر کسی به حساب بیاد. دهه‌های بیست،سی، چهل،… هر کدومشون رو که تجربه کنی و با چشم باز نگاه کنی مواجه با انتظاراتی میشی که تو سن  و سال مخصوص به خودش تمایلات و تقاضاهای متفاوتی رو برا ی آدم بدنبال داره. تو این مقاطع هست که بیشتر از سنین دیگه تصمیمات جدی به سراغت میان و می‌تونی بر اساس اون خودت رو یه پله بالاتر ببری و یا اینکه راه قبلی زندگیت رو طی کنی. این مقاطع برات می تونن نقطه پرتاب باشند و شاید یک بهونه که توجه کنی به اونچه تا الان پشت سر گذاشتی و برنامه ریزی کنی برای آینده‌ای متفاوت‌تر. این تغییرات برای افراد مختلف بر حسب اینکه فرد تا چه حد خودش رو شناخته باشه می تونه دیرتر یا زودتر اتفاق بیفته. بله…اساس هر تغییری خودشناسی هست. وقتی که بتونی ماموریت خودت رو تو زندگی متوجه بشی.

انسان‌ها زمانی که به این دنیا پا می‌گذارن، خمیره و جوهره وجودشون در ارتباط با محیط اطرافشون و تحت نظارت والدین رشد می‌کنه تا زمانی که فرد به نقطه‌ای می‌رسه که می‌بینه دریافت اطلاعاتش از محیط اطراف به حدی رسیده که جور دیگه‌ای می تونه زندگی رو ببینه. در این نقطه هست که فرد با سوالات متعدد روبرو میشه و بدنبال این میره که بتونه ماموریت اصلی زندگی خودش رو پیدا کنه. البته نشونه‌های این تحول برای همه ما به نحوی اتفاق میفته اما خوشبخت کسی هست که بتونه این نشونه رو دریافت کنه و با راهنمایی اطرافیان و روح خودش، به سمت مسیری که برای اون به دنیا اومده حرکت کنه و این دقیقا نقطه‌ای هست که تغییر اتفاق میفته. تغییری که حرکت در اون مسیر اصلا کار ساده‌ای نیست؛ حتی پیدا کردن اون ماموریت هم ساده نیست! کاری که فقط نیازمند توجه به نیروی شهودی و ناخودآگاهت با اتکا به پتانسیل‌هایی هست که خداوندگار وجودت در تو به امانت گذاشته. مسیری که درک اون و پیدا کردنش نیازمند عشق هست. عشق به خود و خالق. و اون موقع هست که با تمام وجود تغییر در مسیر زندگیت رو متوجه میشی. تنها در اون زمان هست که با درک ماموریت الهی‌ت که همراستا با انرژی کائنات هست می‌فهمی که تو یگانه هستی و اون زمان هست که گام‌های بعدی زندگی رو با اعتماد کامل بر می‌داری. اما این مسیر، مسیری هست که باید با ندای دلت همراه بشی. پتانسیل هات رو بشناسی و با تکیه به اون به سمت آینده حرکت کنی. باید تغییر کنی و همراه با سختی هاش راه خودت رو مثل یک رود پیدا کنی. راهی که باید صبر داشته باشی، چشم بینا داشته باشی، خوب نگاه کنی و عمل کنی و پشتکار رو سر لوحه خودت قرار بدی. باید اعجاز روح خودت رو در این مسیر باور کنی و به پرورش اون بپردازی.

 پس همین الان خودت رو پیدا کن و دوباره متولد شو! این نوشتار صرفا یک تلنگر است، برای آنها که بدنبال تغییر هستند، صرفا یک آغاز و طلوع است ، یک رویش، تجربه یک بهارو صرفا جرقه ای است برای روشن کردن یک شمع، شمع تولد دوباره!

“تولد واژه ای است در پی معنا شدن

 مفهومی است در تب و تاب رسیدن

 تولد گاه بهانه ای است برای دلتنگ خود شدن

شانه ای است برای جست و جوی خویش”

پی نوشت: متن داخل گیومه از نویسنده متن نیست و از متونی ست که بسیار به دل من نشست ولی متاسفانه نویسنده رو نمی شناسم

 

نگارشگر متن: آزاده عباسی هستم یک نویسنده آنلاین که عاشق دل نگاره هاش هست!

نظر شما

11 − هشت =